راهی و آهی
راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد ...
غم نان
از دست های گرم تو
کودکان توامان آغوش خویش
سخن ها می توانم گفت
غم نان اگر بگذارد*

این اندیشه ام که اگر این روز مرگی نبود، این غم نان، چه طرح هایی در می افکندم، چه حرف های نویی، چه خوانش های متفاوتی از زندگی می توانستم عرضه کنم. نه زندگی یک انسان، دو انسان، صد انسان که زندگی یک جامعه را بهبود دهم:

از انسانی که تویی
قصه ها می توانم کرد
غم نان اگر بگذارد*



*احمد شاملو

برچسب‌ها: