راهی و آهی
راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد ...
قلبم
"قلبم را در روسریت جا گذاشته ام"*

می ترسم دوباره، می ترسم
نگرانم، نگران قلبم
نگران این قلب تازه التیام یافته
نه دوباره نه

*حامد ابراهیم پور،مرده ها خواب نمی بینند، وبلاگ شاعر

برچسب‌ها: ,

برگمان
"مساله دین برای من از نوع روشنفکری است: رابطه ذهن من است با شهود من"*
پرسونا، فانی و الکساندر و اینک فریادها و نجواها. این فیلم ها داستان نیستند. خاطره نیستند.فلسفه نیستند. خود زندگی اند.
فانی و الکساندر داستان پسر بچه و خواهرش است در خانواده ای عجیب. مادری که به یک کشیش همسر می شود و دردسرهای خشک مغزی کشیش که هیچ وقت به صراحت نمایش داده نمی شود. شاید تا نسخه پنج ساعته این فیلم را (به جای نسخه سه ساعته رایج) ندیده باشیم خیلی جای اظهار نظر باقی نمی ماند. اما پرسونا و فریادها و نجواها قابل تعریف نیستند. زن، تنهایی، خدا، خیانت و سرگشتگی (ظاهرا بی دلیل) شخصیت ها مشخصه این دو فیلم است. اینها تعریف کردنی نیستند، دیدنی اند.


*اینگمار برگمان منبع

برچسب‌ها: ,

حرف
حرف نمی زنم کلا. یعنی وقتی در خانه (تهران) یا در آزمایشگاه هستم می توانی تعداد کلمات من را مثل پاس های سالم بارسلونا بشمری. اما شرکت...
فکر می کنم شرکت می روم که حرف بزنم. همین کابوس حرف نزدن است که نمی گذارد شرکت را بگذارم و مقاله ام را بنویسم. این را باید به آرش بگویم، حتی آن روز که نباشد.

برچسب‌ها:

AOL 9.5
خب از دیروز AOL 9.5 را راه انداختم. گفتم اینجا هم بگویم که چطور وقتی یک صفحه آبی پس از اجرای AOL بالا می آید و پیغام Physical Memory Dump می آید و کامپیوتر را ریست می کند، دوباره آ او ال را زنده کنیم!
1- بعد از اولین ریست در Start-Run بنویسید msconfig.
2- بعد در تب های مختلف تیک تمام AOL و مشتقات آن را بردارید تا آن صفحه آبی کذایی ظاهر نشود.
3- به درایو ویندوز رفته در Windows/system32/drivers/ فایل ATWPKT264.SYS را به ATWPKT264.OLD تبدیل کنید. برای فایل های ATWPKT2 هم این کار باید انجام شود. کلا بهتر است یک جستجو در درایو C (درایو ویندوز) انجام دهید " ATWPKT2" و برای همه با هر پسوندی، پسوند را به OLD تغییر دهید.
4- در C:\Program Files (x86)\Common Files\AOL\acs نیز پسوند فایل های atwpkt2 و atwpkt264 را به old تغییر دهید. شایسته تر آن است که یک جستجو مشابه بند 3 برای ATWPKT در
C:\Program Files (x86)\Common Files\AOL\ انجام دهید و مشابه بند 3 عمل کنید.
AOL 9.5 دوباره کار می کند!
یک روش هم برای استفاده از این فیلتر شکن بدون آن که مجبور باشیم از browser آن استفاده کنیم وجود دارد. برای فایر فاکس که مطمئنم می شود با یافتن IP که AOL وصل می شود و وارد کردن آن در proxy فایر فاکس از آن استفاده کرد. برای اینترنت اکسپلورر هم حتما راهی وجود دارد، پیدایش می کنم!

برچسب‌ها:

چانگ کینگ اکسپرس *
امروز جمعه است. دیشب چانگ کینگ اکسپرس (ChungKing Express) اثر وونگ کار-وای را دیدم. قبلا در حال و هوای عشق اش را دیده بودم و خوشم آمده بود. اما این یکی چیز دیگری بود. صحنه های ناب با فضای امپرسیونیستی و دوربین روی دست و اسلو موشن های دلچسب و رنگ آمیزی روی سی دی ها و ... . اما به یاد ماندندنی ترین بازی را فِی ارائه کرده است. آنجا که بلند به آهنگ California Dreamin در حال ریختن سس روی ساندویچ ها گوش می دهد "تا از فکر کردن بازماند"، همانجا عاشق 633 می شود و و و آنجا که به خانه او می رود به همه جا سرک می کشد، نظافت می کند و با هواپیمای معشوقه قبلی او بازی می کند و ... .
این طور شد که این روز جمعه نشستم به جارو کردن خانه با انرژی ای که از فی گرفته بودم و فکر کردم که چقدر "در حال و هوای عشق" بودن متفاوت است.
*محصول 1994 هونگ کنگ

برچسب‌ها: ,

بی خوابی

بی خواب شده ام. غلت می زنم کج می خوابم بالش را پس می زنم، فایده ندارد. دکتر گفته اگزازپام را قطع کن، فراموشی می آورد و من تازه می فهمم چرا گاهی وسط حرف لغت را گم می کنم. عوضش زاناکس می خورم، خوب است، ولی احتمالا همان چند شب اول است. سریال In Treatment را دنبال می کنم. کاش یک سایکوآنالیست همین تهران نزدیک شرکت داشتیم، هفته ای یک بار حرف می زدم و او با اعتماد به نفس مثل پیر مغان حافظ راه را نشان می داد. بعد یاد آنی هال وودی آلن می افتم که به شکل نا امید کننده و عبثی وودی آلن که پانزده سال است سایکوتراپی می کند به دایان کیتون هم همین پیشنهاد را می دهد و حالا هر دو می روند سایکو تراپی و این انتهای انحطاط زندگی نیویورکی. چه می دانم، مشکل همه جا یکی است تهران و نیویورک ندارد. این زندگی است.
و جایی پل وتسون ، سایکو تراپ سریال که خود هم تحت درمان است به سایکوتراپ خود، آدل، می گوید وقتی پار از این اتاق بیرون بگذارم باز هم زندگی همان وضع است همان بیماران همان وضع خانوادگی همان...
و این زندگی من است باز فردا شنبه سر کار، قبلش سوغاتی دوست دوستم را پست کنم، بعد از ظهر سیم کارت آلمان را به مسافر بعدی بدهم، بینش دوباره زنگ بزنم و منشی بگوید دکتر جلسه دارد. نمی دانم شاید به محضی که این را گفت دو کاغذ گواهی شرکت در کنفرانس را پاره کنم و بگویم این یک میلیون هم به قول عباس معروفی پشم. بعد یکشنبه هم بروم فاز سوم پروژه را به یک جایی برسانم. بعد دوشنبه بروم دانشگاه ژنراتورها را با ترانس هایشان در نرم افزار مدل کنم، هان باید آن یکی نرم افزار معتبر را هم در شرکت یواشکی برای تز تست کنم. بعد بخش شبیه سازی مقاله را تمام کنم بعد مقاله را با جدول ها وشکلهایش کامل کنم، نمی دانم هنوز به دروغ بگویم نتایج با نرم افزار دوم به دست آمده؟ بعد یک بار از بچه های وارد در پردازش سیگنال بپرسم این فوریه لا مصب آیا می تواند نمونه های بیشتری بدهد. و بعد بروم دنبال روش های داده کاوی شاید، باید از آن هم در پروپوزال بیاید؟ نمی دانم. کم کم زاناکس اثر کرده باید مسواک بزنم بخوابم.
راستی سایکوتراپ خوب در محدوده میدان ونک سراغ ندارید؟

برچسب‌ها: ,