راهی و آهی
راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد ...
جنبش دانشجویی و " چه باید کرد؟"

روز دانشجو، پنج نفر از بچه های انجمن هنگام خروج از دانشگاه توسط لباس شخصی‌ها دستگیر شدند. شنبه هم مثل سه‌شنبه و چهارشنبه گذشته تجمعی اعتراضی در دانشگاه برگزار شد. جلوی بوفه حدود صدنفر جمع شدند و شعار دادند و شروع به حرکت کردند. دودل بودم که بروم یا نروم و آخر نرفتم.
اعتراضات دانشجویی به کجا می‌خواهد برسد؟ خب، اعتراض به دستگیری دانشجویان، بعدش که آنها آزاد شدند چطور؟ این اعتراضات هزینه دارد: ممکن است دانشجو با حراست سروکار پیدا کند، ممکن است ستاره‌دار شود، بیرون دانشگاه دستگیر شود، از درسش بیفتد و غیره.
چه چیزی در قبال این هزینه ها قرار است به دست آید؟
هر عملی از سوی جنبش دانشجویی باید بر پایه یک تئوری باشد وگرنه همان داستان اعتراضات این سه روز دانشگاه خواهد شد. روند کار به صورت مشاهده وضعیت کنونی، مطالعه و بررسی الگوهای مشابه در تاریخ ، راه‌کارهایی که در طول تاریخ برای برون‌رفت ازوضعیت مشابه وضع کنونی ارائه شد و در پایان نظریه‌پردازی در این مورد که "چه باید کرد؟".
آیا به اروپای قرون وسطی نزدیک هستیم و نیاز به بازخوانی دین، فلسفه و اندیشه سیاسی داریم؟
آیا به ترکیه عثمانی نزدیک هستیم و نیاز به حکومت سکولار، ملی‌گرایی و حکومت جمهوری داریم؟
آیا ...
طبقه قالب جامعه شاید طبقه متوسط باشد که همراه با جنبش سبز است. با طبقه سنتی، روحانیان، حاشیه نشینان و روستائیان چه کنیم؟ با تنوع اقوام ترک و کرد و لر و بلوچ و ترکمن، هر یک با عقاید و مناسک مذهبی و بومی خود اکثرا دور از مرکز و نزدیک به مرزها، با این‌ها چه کنیم؟ این وضعیت در کدامین مکان و زمان اتفاق افتاده است؟ دیگران چه جوابی برای "چه باید کرد؟" مشابه خود داده اند؟
دانشجو، یافتن پاسخ این سوالات باید دغدغه تو باشد!

برچسب‌ها: