امروز شش دی، عاشورا، پیروزی دیگری برای مردم و افتضاحی دیگر برای حکومت "اسلامی" بود. چه تفاوتی میان اعتراضات این روز و حرکتهای قبلی وجود داشت؟
-خون زیادی ریخته شد (حداقل هشت کشته شامل خواهرزاده موسوی و دهها زخمی).
این خونها آگاهیدهنده است و تکاندهنده به خصوص که در عاشورا –روز پیروزی مظلوم بر ظالم- ریخته شد.
-قشار سنتی و غیر سیاسی مذهبی، خواه نا خواه وارد معرکه سیاست شدند.
بعضیهایی که در خیابانها بودند اساسا به منظور گرفتن نذری بیرون بودند و اگر عاشورا نبود، مطمئنم در خانه بودند! شاید خیلیهای اینها بیست و پنج خرداد در خانه ماندند.
در خیابان آذربایجان نمونههای جالبی دیدم : در گیرو دار تعقیب و گریز جوانان و پلیس، عدهای انگار نه انگار، مشغول عزاداری بودند. در همین حین خانمی از جوانی پرسید: چرا [پلیس] این طوری میکنه؟ مردم دارن عزا داریشونو میکنن، اگه کاری نداشته باشه جوونا که کاری ندارن. و دقایقی بعد عزاداریها تعطیل شد و پلیس / لباسشخصی کنترل منطقه را با گاز اشکآور و باتوم به دست گرفت. و خانمی دیگر از جوانی که سه تکه سنگ به دست داشت پرسید این درگیریها برای چیه؟ و جوان جواب داد: برای رایهامونه. و سوالی در ذهن آن زن باید شکل گرفته باشد که این سیاستی که به او ربطی نداشته، چطور دارد وارد زندگیش میشود!