راهی و آهی
راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد ...
درد
"دردهای من جامه نیستند تا ز تن در آورم،
چامه و چکامه نیستند تا به رشته سخن در آورم،

دردهای من نگفتنی است،
دردهایی من نهفتنی است
...
دردهای پوستی کجا
درد دوستی کجا؟" *
کتاب "مترجم دردها" از جوپا لاهیری شامل چند داستان کوتاه است. لاهیری نویسنده هندی تبار متولد لندن و بزرگ شده آمریکا است. در سریال In Treatment هم در سیزن سوم نویسنده اپیزود Sunil بود.
اولین داستان را امشب خواندم. " شرکت برق اعلام کرد که به مدت پنج روز برق از ساعت هشت شب قطع می شود". و این قطی برق فرصتی بود برای زن و شوهر داستان تا رازهای نگفته خود را برای هم افشا کنند...
چرا این قدر داستان هندی های ساکن آمریکا که همواره سعی می کنند نقبی به گذشته و ریشه خود بزنند، برای خواننده ایرانی جالب است؟
در همین داستان اول مرد بر خلاف زن متولد آمریکا بوده و غیر یک بار در کودکی به هند باز نگشته است. اما رشته تحصیلی او که تا بالاترین سطح ادامه داده است، مطالعات هند است!
آیا داستان شهرستانی های تهرانی شده به این هندی های ساکن آمریکا شبیه نیست؟ شهرستانی هایی که مجبورند در تهران باشند و همیشه چنگ به زادگاه خود می زنند. این درد چیست که بین ما و هندی ها مشترک است؟


*قیصر امین پور

برچسب‌ها: ,