راهی و آهی
راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد ...
تنها
همیشه این سوال رو از خودم می پرسم از بین کسانی که می شناسم، از بین دوستام، چند نفر تنها هستند؟ خب بستگی به تعریف تنهایی داره، منظورم اینه که مثل خود من تنها هستند؟ اونهایی که دائم تو فیس بوک اند؟ اونایی که هیچ وقت تو فیس بوک نیستند؟ این که تنهایی یکی از آزارنده ترین حس هاست، تردیدی نیست، دیشب وقتی فرمان سوم از ده فرمان کیشلوفسکی رو می دیدم، اونجا که "ایوا" ی تنها تو شب کریسمس سراغ عاشق قبلی می آد و می گه شوهرم از ظهر ناپدید شده و ... و تماشاگر آتش می گیرد وقتی ایوا عکس شوهرش را همراه با خانواده جدیدش در ساعت 7 صبح به مامور نشان می دهد و قتی گاروس می پرسد اینها کی هستند؟ وقتی می فهمی ایوا سه سال بعد از آن حادثه رها شده است و فکر می کرده اگر تا ساعت 7 صبح با گاروس می ماند آنگاه و کیشلوفسکی بد جور تو را یاد تنهایی خودت یاد ترک شدنت می اندازد و تو خودت را در این فیلم ها باز می بینی از آبی تا فیلمی کوتاه درباره عشق