راهی و آهی
راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد ...
من به مصلی نمی روم، به کریم خان می روم

دیروز بعد از شرکت رفتیم نمایشگاه کتاب. در خبرها خواندیم که شیخ با اعلام قبلی می آید. شخصا قصد داشتم یک شنبه آینده یک فرصت چند ساعته بگذارم و مثل چند سال پیش، "تنهایی" نمایشگاه را بگردم. اما پشیمان شدم.

یک ساعت بیشتر در نمایشگاه نبودیم. فقط هم غرفه ناشران عمومی بودیم. باورم نمی شد. حرف الف که تمام شد 90% ناشرانی که دیدیم قرآنی و مذهبی بودند. با ناباوری تا حرف ی رفتیم. بله، نمایشگاه امسال نمایشگاه کتاب دیگر نبود. ترکیبی از نمایشگاه کنکور و قرآن شده بود.

پشیمان شدم، یک شنبه آینده به مصلی نمی روم، به کریم خان می روم. گیریم از 20% یا هر چقدر تخفیف استفاده نکنم. این 20% را دودستی تقدیم نشر نی یا نشر ثالث یا خانه گویا می کنم. یک کتاب تجربه تنهایی  می خرم، داستان‌های کوتاه ریموند کارور و شاید کتاب شعری از فروغ.

پا نوشت: در همین ارتباط نوشته ام: فرهنگ، آلترناتیوی برای خیابان.