راهی و آهی
راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد ...
حرف
حرف نمی زنم کلا. یعنی وقتی در خانه (تهران) یا در آزمایشگاه هستم می توانی تعداد کلمات من را مثل پاس های سالم بارسلونا بشمری. اما شرکت...
فکر می کنم شرکت می روم که حرف بزنم. همین کابوس حرف نزدن است که نمی گذارد شرکت را بگذارم و مقاله ام را بنویسم. این را باید به آرش بگویم، حتی آن روز که نباشد.

برچسب‌ها: