اگر سه فیلم برترم
آبی،
رویا بین ها و
شکستن امواج باشد، دور نیست که این از حال کنونی ام باشد. و جالب اینکه دوتای اول در فرانسه می گذرند: کیشلوفسکی در اولی "آزادی" انقلاب کبیر فرانسه را وام گرفته است و در دومی برتولوچی خود می 68 فرانسه را فیلم کرده است.
آیا دلم نمی خواست
الان
ایران
فرانسه
دیگری
بود؟
پ ن: اگر شعله ای در من روشن است، امید است امید: 25 بهمن می آیم.
* سهراب سپهری ، وقتی می روم استخر یاد ژولی می افتم، تنها در آبی بی کران و این شعر را در دلم زمزمه می کنم...
برچسبها: انسان مدرن, سیاست, سینما