راهی و آهی
راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد ...
برگمان
"مساله دین برای من از نوع روشنفکری است: رابطه ذهن من است با شهود من"*
پرسونا، فانی و الکساندر و اینک فریادها و نجواها. این فیلم ها داستان نیستند. خاطره نیستند.فلسفه نیستند. خود زندگی اند.
فانی و الکساندر داستان پسر بچه و خواهرش است در خانواده ای عجیب. مادری که به یک کشیش همسر می شود و دردسرهای خشک مغزی کشیش که هیچ وقت به صراحت نمایش داده نمی شود. شاید تا نسخه پنج ساعته این فیلم را (به جای نسخه سه ساعته رایج) ندیده باشیم خیلی جای اظهار نظر باقی نمی ماند. اما پرسونا و فریادها و نجواها قابل تعریف نیستند. زن، تنهایی، خدا، خیانت و سرگشتگی (ظاهرا بی دلیل) شخصیت ها مشخصه این دو فیلم است. اینها تعریف کردنی نیستند، دیدنی اند.


*اینگمار برگمان منبع

برچسب‌ها: ,